تقدیم به معصومه که عزیز ترینه
معشوق من ... پشم آورد
اسب طربم ... خشم آورد
یار از بر من برفت بی پنبه و پشم
باز آمد و ، هم پنبه و هم پشم آورد
جان ، در ره غم هاش خطر باید کرد
آسوده دلی ، زیر و زبر باید کرد
وآنگه ، ز رضای یارِ نادیده اثر
با درد دل ، از جهان گذر باید کرد